چطور از عصبانیت جلوگیری کنیم؟
شخصیت نخستین هدفی است که با تیر عصبانیت شما قربانی میشود.
گاهی عواقب ناشی از این عصبانیت، بیش از قربانی شدن شخصیت یا آبروی شما تلفات خواهد داشت و منجر به دردسرهای بزرگ و جدی زیادی میشود.
زمانی یک فرد، فهمیده و باشخصیت محسوب می شود که در موقعیتهای سخت و تحریککننده، کنترل اوضاع را بهخوبی در دست بگیرد. بعضی از آدمها وقتی عصبانی میشوند، بدون اینکه عواقب آن را در نظر بگیرند، تمرکز خود را از دست میدهند و دست به کارهایی میزنند که خودشان هم بعدا باور نمیکنند که چنین اعمالی را انجام داده اند. آنها بهعلت اینکه نتوانستهاند لحظهای کوتاه بر خشم خود غلبه کنند، افکار و اعمال مخفی خود را برای دیگران به نمایش گذاشتهاند.
افکار مخفی را میتوان واکنشی آنی دانست که مغز آدمی در پاسخ به شرایط بهوجود آمده، به شما پیشنهاد میدهد، اما بعضی مواقع بهتر و صلاح است که پیشنهادهای مغز را مخفی نگه داریم و از انعکاس آن به دنیای خارج خودداری کنیم.
آیا می دانید که
ما اگر بخواهیم محبوبیت و شخصیت خود را نزد دیگران حفظ کنیم باید بدانیم که هر لحظه ممکن است شرایطی پیش آید که محبوبیت و شخصیت ما بدون آنکه خودمان بدانیم در معرض آزمایش و خطر قرارمی گیرد و اگر آن زمان کوچکترین اشتباهی از طرف ما چه خمد و چه سهو سر بزند، شخصیت ما نزد دیگران لکه دار خواهد شد. موقعیتهای پیش آمده هرچهقدر هم هولناک و طاقتفرسا باشند، باز هم اطرافیان این توقع را از ما دارند که در مقابل مشکلات و معضلات با بردباری و درایت رفتار کنیم و هر گونه واکنش تند و غیرمعقول، عدمتوانایی ما در حل مشکلات را در افکار دیگران تداعی خواهد کرد.
عصبانیت، جزو جدانشدنی زندگی افراد است و تنها نحوه برخورد شخص در مهار آن است که میتواند موجب بروز یا کنترل عصبانیت شود.
با در نظر گرفتن راههایی که در زیر ذکر شده، میتوان از بروز عصبانیت در خود و دیگران جلوگیری کرد و یا حداقل از شدت آن کاست:
- رفتار خود را تحت کنترل داشته باشید و از نمایش اعمالی که موجب بیاحترامی و توهین به دیگران میشود، خودداری کنید.
- موقعیت شناس باشید و با یادآوری این جمله در ذهنتان که "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد" در زمان مطرح کردن موضوعات، مطمئن شوید که اکنون شرایط و موقعیت شما و طرف مقابلتان برای گفتوگو مناسب است یا نه؛ مثلا فرد غریبهای در میان شما حضور نداشته باشد، یا خودتان و طرف مقابل آمادگی ذهنی لازم برای بحث در رابطه با آن موضوع را داشته باشید، زمان کافی و مناسب باشد، مدارک و مستندات قابل بحث در دسترس باشد، افراد تحریککننده و سوءاستفادهگر در بین شما نباشند، مکان گفتوگو مناسب باشد تا شرایط محیطی ذهن شما را مخدوش نکند. - به مشکلات بخندید! در زمان گفتوگو خوش اخلاق باشید و در برابر ناملایمات لبخند بزنید تا عصبانیت شما بروز نکند. طوری بخندید که طرف مقابل فکر نکند او را مسخره میکنید و با حالتی که نسبت به یکدیگر احساس صمیمیت بیشتری کنید بحث خود را با خنده و شوخی همراه کنید.
- با رفتار و سخنان خود به طرف مقابل اطمینان دهید که خواهان حل مشکلات هستید و با شخص او مشکلی ندارید.
- بهگونهای رفتار کنید که دیگران احساس نکنند قصد زرنگی، فریب و سوءاستفاده از آنها را دارید. برای این کار بهتر است قبل از ارائه راهکار، خودتان را جای طرف مقابل بگذارید تا ببینید از نتیجه کار راضی میشوید. اگر این طور بود بعد آن را مطرح کنید و در زمانی که او راهکاری ارائه میدهد، باز هم موقعیتش را در نظر بگیرید و سپس پاسخ دهید.
- اشتباهات خود را بپذیرید و بابت آن به صراحت عذرخواهی کنید. بهترین زمان عذرخواهی که بیشترین تاثیر را در طرف مقابل خواهد داشت، همان زمانی است که شما به اشتباه خود پی بردهاید.
- اگر در زمان گفتوگو احساس کردید که تحملتان به سر آمده، به آرامی عذرخواهی کرده و ادامه بحث را به زمان دیگری موکول کنید.
- برای مشاجرات جدی زنگ تفریح بگذارید و هر چند وقت یک بار بحث را متوقف کنید و چیزی بخورید، هوایی تازه کنید یا صورت خود را با آب سرد بشویید.
- سعی کنید به نکات مثبت سخنان طرف مقابل تان بیشتر توجه کنید و از صحبتهای او برداشت منفی نداشته باشید.
- از دروغگویی و انکار اتفاقات خودداری کنید.
- اشتباهات او را بزرگ نمایی نکرده و خطاهای خود را کوچک نشمارید.
- به تهدید و موقعیتهای خوب خود متوسل نشوید.
- عاقلانه و عادلانه قضاوت کنید.
- اگر طرف مقابلتان درمانده است و به چیزی نیاز دارد، سعی کنید توقعش را به درستی درک کنید.
- بد نیست که بعضی مواقع گذشت کنید و به نفع طرف مقابلتان رای بدهید. او هم این کار شما را مدنظر خواهد داشت و در جایی جبران خواهد کرد، به این ترتیب مشکل به راحتی حل خواهد شد. دقت کنید که اگر خلاف آن را انجام دهید، نتیجه برعکس خواهد بود.
- به آرامی سخن بگویید و هر چند وقت یک بار خود و طرف مقابلتان را به آرامش دعوت کنید.
- احساسات او را جریحهدار نکنید.
- اگر طرف مورد بحثتان همسر یا فرد نزدیک به شما است، هر چند وقت یک بار به او بگویید دوستش دارید و بد او را نمیخواهید.
- در صورت امکان با طرف مقابلتان صمیمی باشید و او را در آغوش بگیرید یا شانههایش را لمس کنید.
- از یکدیگر پذیرایی کنید، حتی اگر میزبان نباشید.
- بعضی مواقع بد نیست که بحث را عوض کنید و در مورد موضوعاتی که طرف مقابلتان علاقه دارد صحبت کنید.
- زمانی که از سخنان طرفتان خرسند میشوید او را مطلعسازید و اگر از صحبتهایش ناراحت شدید با مهربانی به او توضیح دهید و خواهش کنید که روش خود را تغییر دهد.
در شرکتsaravel فردی وجود دارد که بدون رو در بایستی تذکر می دهد و میگوید که زیاده گویی نکن
-د.
همواره به مغزتان بگویید، زمانی که عصبانیت می شوید به جای ارسال پیشنهادهای خطرناک به شما، یادآور شود که "وقتی عصبانی هستی، بیشتر از همیشه مراقب رفتارت باش."
- در زمان مشاجرات سعی کنید از لحن و کلماتی استفاده کنید که موجب آزار طرف مقابلتان نشود و او را تحریک نکند.
راستی می توانید به خود و دیگران بگویید که کی هستید
صاف
صادق
و جسورانه
چنین کنید
ریشه عید قربان
ریشه عید قربان
عید قربان ریشه در دوران قبل از تاریخ بشر دارد. انسان اولیه که از فهم طبیعت عاجز بود، برای به دست اوردن ترحم خدایان دست به قربانی کردن حیوانات و انسان ها میزند. این سنت در اسلام نیز پذیرفته شده است.
در روایات مختلف دینی آمده است که ابراهیم در سن بالا دارای فرزندی شد که او را اسماعیل نام نهاد و برایش بسیار عزیز و گرامی بود. اما مدتها بعد، هنگامی که اسماعیل به سنین نوجوانی رسیده بود، فرمان الهی چندین بار در خواب به ابراهیم نازل شد و بدون ذکر هیچ دلیلی به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند.
او پس از کشمکشهای فراوان درونی، در نهایت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر میروند و ابراهیم آماده سر بریدن فرزند محبوب خود میشود. اما به هنگام انجام قربانی اسماعیل خداوند که او را سربلند در امتحان مییابد، گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم میفرستد.
این ایثار و عشق پیامبر به انجام فرمان خدا، فریضهای برای حجاج میگردد تا در این روز قربانی کنند و از این طریق برای یتیمان و تهیدستان خوراکی فراهم سازند. دراین روز همچنین مستحب است که نماز عید قربان برپا گردد. نماز عید قربان باید در فاصله زمانی طلوع آفتاب روز عید تا ظهر خوانده شود و شامل دو رکعت است.
کرپنها، همان روحانیان دین "مهر" بودهاند و به دلیل قربانی کردن "گاو" از سوی ایشان، واژهٔ "قربانی" نیز از همینان برگرفته شده
برگرفته از : سایت ویکی پدیا
میزان العشق(یک بحث علمی)
بر ارباب علوم پوشیده و مخفی نیست که علمای علم فیزیک ، آلاتی ساخته و میزان هایی وضع کرده اند که حالات و کیفیات گوناگون اجسام و موایع مختلف را به ما نشان می دهد.اسم اغلب این آلات به متر منتهی می شود ؛ مثل ترمو متر ،بارو متر ، دانسیمتر ،پیرو متر و غیره.مثلن برای سنجش دمای بدن کافی است شیشه مدرجی را که میزان الحراره (گرماسنج) می گویند ، در زیر زبان یا بغل یا جای دیگرر فرو ببرند و چند دقیقه انتظار بکشند ، آن وقت جیوه که میان لوله از حرارت کلافه می شود ، راه می افتد و جلوی یک نمره می ایستد و از روی آن درجه ی حرارت تن را می فهمند .یا میزان الهوا از روی فشار بار هوا انقلابات هوا را قبلن تعیین می کند.
حال می خواهیم بدانیم برای این انقلابی که در بدن انسان تولید می شود و عمومن آن را عشق می نامند ، میزانی معین شده و آیا ممکن است میزانی برایش تعیین نمود یا نه؟
در جمعه بازارهای اروپا یک میزان العشق وجود دارد که از روی حرارت دست مایع قرمزی که در شیشه ای هست حرکت میکند و در مقابل درجه هایی می ایستد که جلوی آنها به طور تمسخر نوشته شده:
عشق پرحرارت یا عشق گول خورده یا عشق شدید و یا گذرنده و غیره و از این قبیل مزخرفات. ولی چنان که ملاحظه میشود این میزان برای تفریح است و صورت عملی و جدی ندارد . زیرا وقتی یک زن و مرد دست یکدیگر را گرفته اند چشم هایشان کلوچه شده و قربان صدقه یکدیگر میروند ما نمیتوانیم به طور تحقیق قیاس بکنیم که تا چه اندازه به هم علاقه دارند و آیا ممکن است علاقه آنها را با هم سنجید یا نه. و البته میزان پرداخت پول هم دلیل نمیشود. چون یک نفر ممکن است متمول باشد و سخاوتمند. و دیگری لات و خسیس.پس از روی پول نمیشود میزانی برای عشق قایل شد.
اگر بخواهیم حرف های آنها را میزان قرار بدهیم مثل: قربانت بروم , تصدقت بشوم ,برایت من می میرم, خواب به چشمم نمی آید, ترا به قدر یک دنیا دوست دارم, بعد از آنکه آب وصال یا حرمان بر آتش عشق ریخته شد مشاهده خواهیم کرد که همه اظهارات آنها دروغ بوده.پس به طور تحقیق درجه و میزان عشق یک نفر را که بیشتر سرزبان دارد و شارلاتانی هم میکند با یک نفر که پخمه است و کمتر اظهار میکند نمیتوانیم بسنجیم و از یکدیگر تمیز بدهیم. مثلن دو جوان به یک دختر اظهار عشق میکنند. یکی از آنها قنبرک در میاورد اشک میریزد غش و ریسه میرود و بازی در میاورد. ولی دیگری که به قدر او کهنه کار نیست و سرزبان ندارد کلاهش پس معرکه میماند. زیرا به طور تحقیق ضعیفه گول آن جوان چاپلوس را میخورد. در این صورت آیا میتوانیم قضاوت بکنیم که عشق کدامیک از این جوانها نسبت به این ضعیفه بیشتر بود؟ آیا میتوانیم بگوییم که جوان شارلاتان بیشتر این ضعیفه را دوست داشت؟ ولی پیران ما از قدیم گفته اند که: (( تب تند زود عرقش در می آید)) چه بسا اتفاق می افتد که اینطور جوانهای پر حرارت درجه عشقشان فورا تنزل پیدا میکند و به صفر میرسد.البته چون موضوع ما علمی است کاری به نتایج اجتماعی این موضوع نداریم که حق با کدامیک است. و آن دختر خوشبخت یا بدبخت می شود این هم به ما مربوط نیست. فقط میخواهیم میزانی برای عشق این دو نفر پیدا کنیم که اساسش بر روی احساسات باشد. آیا چنین میزانی ممکن است؟ در جواب میگوییم بلی, و آن میزان عبارت است از :((شلاق در ملا عام))!
ممکن است که خوانندگان محترم موضوع را جدی تصور نکنند.ولی پس از اندکی تامل خواهند دید که موضوع جدی بلکه عملی است و این مقیاس روی احساسات قرار گرفته.برای اثبات مدعای خودمان همان مثال فوق را ذکر میکنیم: حال آن ضعیفه و آن دو جوان را که یکی از آنها شارلاتان و دیگری بی زبان است در نظر بیاوریم. هرگاه برای میزان عشق معشوقه چند ضربه شلاق مثلا ده یا بیست شلاق در ملا عام قایل بشوند آن وقت دو جوان عاشق را حاضر بکنند و به آنها پیشنهاد بکنند. هر کدام حاضر به تحمل ضربه های شلاق شدند واضح است که او بیشتر ضعیفه را دوست دارد. اگر هر دو حاضر شدند آن وقت میشود ضربه های شلاق را به مزایده گذاشت و در میان چندین عاشق آن کسی که بیشتر از همه پوست کلفت تر بود و بیشتر شلاق خورد معلوم میشود عشقش بیشتر است و او شایسته ی ضعیفه میباشد.
البته اگر دو زن یا بیشتر عاشق مردی بشوند با همین طریقه و یا بوسیله در جوال کردن و سنگسار نمودن ایشان درجه عشق را میشود بدست آورد. چنان که ملاحظه میشود این امر حسی است و خیلی کمتر از طرق دیگر اشتباه بر میدارد. کشف علمی میزان العشق در محافل علمی و دنیای علوم بی اندازه مهم است. از آن گذشته اهمیت آن در حیات انفرادی و اجتماعی نیز بر همه عالمیان معلوم و واضح می باشد.
نوشته ای از صادق هدایت بدون تلخیص
بر گرفته از طرفه